وقتی به آزمایش فکر میکنی، حتی اگر قبلاً هم تجربه شو داشته باشی، اصلاً نمیتونی ابعاد کار رو تا انتها تصور کنی

آزمایش اگر شیرین‌ترین کار دنیا نباشه، حتماً بعد از کدنویسی مبانی اون آزمایش میتونه گزینه شیرین‌ترین لحظات زندگی رو به خودش اختصاص بده

به جرات میشه گفت بعد از یک سری مبانی ریاضی علم مهندسی عمران، اگر آزمایشگاه و کارهای آزمایشگاهی نبود، رسماً دنیای کوچیکتری داشتیم. احتمالاً اگر چادرنشین نبودیم نهایتاً یک کلبه کوچیک چوبی بود که گره های اونو یا با طناب بهم بسته بودیم یا تهش یه چیزی شبیه میخ فلزی یا گوه چوبی ساخته بودیم و داخل همونم زندگی میکردیم. گرچه تصورش برای امروز که شهرنشینی رو تجربه میکنیم، خیلیم حس بدی نیست و شایدم خوب باشه، ولی خب وقتی تو واقعیت قرار باشه بسازیمش احتمالاً جذابیتش از این تصورات کمتره. به هر حال برگردیم به همون ماجرای آزمایش و آزمایشگاه و ساخت نمونه و ...

همه چی از اونجا شروع میشه که یک ایده تو ذهن آدم جرقه میزنه. بخوام خیلی تو ادبیات نوشتاری بگم در واقع جرقه ایده دقیقا فروزنده مشعل آگاهی برای ورود به درگاه منتهی به مرزهای علم هست (قشنگ بود به صورت بداهه اومد خودمم لذت بردم :) ). بله میگفتم جرقه ایده پیش از هر چیزی نیاز به یک روال بررسی زمان‌بر و بعضاً ناامید کننده داره... در بعضی روزا از اینکه هیچ پیشرفتی برای رشد ایده‌ات نداری ناامید میشی که شاید کل مسیر اشتباه بوده ... البته اگر بخوام منصف باشم تعداد این روزا در برابر روزای خوب کمتره! در نهایت وقتی همه فکرا و محاسبات و تحقیقات و پیگیرا و غیره و ذلک به نتایج منطقی روی کاغذ رسید، اونجاست که باید بری و ببینی که منطقی که برای خودت نوشتی در عمل هم تو رو به واقعیت میرسونه یا نه!

برای این که خیلی اذیت نشیم یک سری محقق ضوابط جالبی برای راحت شدن خیال ما نوشتن اونا به ما گفتن چطوری نمونه بسازیم و چطور شرایط آزمایش رو تنظیم کنیم و در نهایت چطور از نتایج آزمایش بفهمیم چقدر منطق روی کاغذ درست بوده
و حالا بریم سراغ مراحل این آزمایش...

خب اول نمونه مورد نظر را تهیه نموده و سپس به آزمایش ببرید. نخیر به این راحتی نیست، خیلی خوشحال نشید، ساخت نمونه‌ای که بخواین باهاش آزمایش کنید لازمه قدم به قدمش دقت و انجام آزمایشای ریزتره. مثلاً برای آزمایش CFTB ورقای فولادی، پیچ و مهره و بتن مصرفی رو با کلی قبل از استفاده در نمونه کلی آزمایش و بررسی کردیم تا خیالمون راحت شد و نمونه رو ساختیم. خب حالا که نمونه رو ساختیم باید به اصطلاح با استفاده از یک سری ابزار دقیق (که عموماً برای اندازه‌گیری‌ها استفاده میشن) نمونه رو تجهیز کرد. بله تجهیز! نمونه‌ای که ساخته میشه باید با انجام آزمایش یک سری نتیجه بده تا بعدا با تحلیل اون نتایج بفهمیم که چه کردیم. و اما آزمایش، آزمایش و آزمایش... هر مرحله از انجام آزمایش نیازمند دقت و دقت و دقته! اگر بخوام براش اسم جایگزین بذارم بهش میگم یک پروسه تمام‌دقت. با گفتن نحوه بارگذاری که به صورت چرخه‌ای هست و کلا بارگذاری چرخه‌ای چی هست بیشتر حوصلتونو سر نمیبرم. خلاصه بگم که این چرخه‌ها که عملاً نماینده زلزله مورد نظر هستن، باعث رفتاری میشن که تو اتصال قراره اتفاق بیفته و ما کل این ماجرا رو طی میکنیم تا ببینیم اون رفتار انقدری خوب هست که سازه نیروها رو به خوبی دریافت کنه یا نه و قسمت جذاب و شیرین آزمایش اونجایی که میبینی تمام فکرات از لحظه اون جرقه تا تموم شدن این آزمایش تأیید میشن و تو تونستی با ایده‌ای که داشتی مرز علم رو جابه‌جا کنی! چنین لحظاتی مثل خلق یک تصویر یا یک موسیقی منحصر به فرد هستن!
ما در گروه طراحی و تضمین کیفیت سازان یکی از این ایده‌ها رو به مرحله خلق رسوندیم...
و حالا دوباره از ابتدا، یک، دو، سه ...